loading...

سکوت

پشت هر قطره خونی، دانه‌ای جوانه زده

بازدید : 2274
يکشنبه 3 خرداد 1399 زمان : 23:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سکوت

کی زنده است کی مُرده. واقعیتش هم همین است. نمی‌شود گفت در 20 سال آینده چه می‌شویم و چه می‌کنیم. چیزی که از مرحوم صفایی یاد گرفتم و فهمیدم این است که باید «مُخبِت» باشیم. قرآن هم فرموده که به «مُخبتین» بشارت دهید: وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ‌ الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ

و صدایش هنوز در گوشم است که می‌گفت نباید این فرض را از خودتان دور کنید که شما امکان دارد قاتل پسر پیغمبر و امام باشید. مُخبت یعنی کسی که می‌ترسد و خائف است و همیشه از خدا می‌خواهد که در مسیر هدایت نگهش دارد. و هیچ وقت این امکان را از خودش دور نمی‌کند که ممکن است بدترینِ گناهان را مرتکب شود.

اما به هر حال، اگر بنابر خیالبافی است، قوۀ خیالمان هم بدک نیست. حقیقتش مدخل چالش رفیق نیمه راهِ آن‌ها و همراهِ ما بود، و خودمان هر چه کردیم نتوانستیم شروع کنندۀ چالش را بیابیم و دستور العملش را بخوانیم که دقیق باید چه بگوییم. ولی با توجه به پست و انتزاع ذهنی به این نتیجه رسیدیم که باید حدس قوی بزنیم در 20 سال آینده چه خواهیم شُد.

نکته‌ای که هست این که ماها یک چیزی می‌شویم و یک چیزی می‌خواهیم بشویم و مشکل این است که دقیق و واقع گرایانه خودمان را نقد نمی‌زنیم و به خودمان نمی‌گوییم آهای مَردک: تو که هیچ روز درست و درمانی نداری و کارَت شده با گوشی‌ ور رفتن، وقتی هر روزت را از یک نسخۀ مزخرف تکرار می‌کنی که 20 سال آینده‌ات همینی خواهی بود که هستی.

تلاش می‌کنیم آینده‌ای را ببینیم که هرگز اتفاق نمی‌افتد چون فاصلۀ «می‌خواهم» تا «هستم» از زمین است تا آن ور زمین.

لذا من در 20 سال آینده با همین دست فرمان جلو بروم، یک آدم با سواد هستم با یک عالمه خلاصۀ کتاب و احتمالا با نظریات مسخرۀ رو هوا که همه را بخندانم یک چیزی در حدّ صادق زیباکلام، آن چنان اهمیتی هم ندارم چون دست فرمان جامعه به سمت پول و زیبایی است و آن چنان کاری با علم ندارد. یک دکترایی هم گرفته‌ام و گذاشته‌ام لای پرونده‌ها، بدون استفاده و دلم را خوش کرده‌ام. شاید عمامه‌ای به سر داشته باشم و یک چندتایی هم کتاب به زور و زحمت نوشته و چاپ کرده‌ام که هیچ کس نمی‌خواند. بدجوری مشکل مالی دارم و یک تشکیلاتی هم کار می‌کنیم با یک مسجد خلوت. معروف هم نیستم. خلاصه سرتان را درد نیاورم من هم مثل خیلی‌های دیگر یک آدمی‌هستم که بود و نبودش در تاریخ فرقی ندارد. شاید در حد شعبان بی مخ هم نباشم که با کارهای بدم و شهید کردن چند عالِم معروف شوم.

من می‌شوم یک جواد ساده و در بهترین حالت یک طلبۀ خوب ساده...

در انتها ممنونم از شروع کنندۀ چالش که نمی‌دانم کیست، چیست و چه می‌کند، امیدوارم هر جا هست خوش باشد و خُرَّم.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 30
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 12
  • بازدید کننده امروز : 8
  • باردید دیروز : 21
  • بازدید کننده دیروز : 17
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 447
  • بازدید سال : 754
  • بازدید کلی : 47934
  • کدهای اختصاصی